خاطرات بارداری 5.0: آیا راشیتیسم تهدیدی برای مادران باردار در انگلیس است؟

فهرست مطالب:

خاطرات بارداری 5.0: آیا راشیتیسم تهدیدی برای مادران باردار در انگلیس است؟
خاطرات بارداری 5.0: آیا راشیتیسم تهدیدی برای مادران باردار در انگلیس است؟
Anonim

17. هفته

+ 4 کیلوگرم

تصویر
تصویر

معاینه‌های NHS من، که هنوز با پزشک خصوصی‌ام می‌روم، به این صورت برنامه‌ریزی می‌شود: اگر هیچ ناهنجاری، شکایت یا دلیلی برای نگرانی وجود نداشته باشد، از ۱۲ هفته اول هر ۴ هفته یک‌بار با کسی ملاقات می‌کنم. چک آپ تا معاینه 32 هفته ای و سپس هر 2 هفته تا زمان زایمان. در حال حاضر هر 4 هفته یکبار باید به پزشک عمومی یا ماما NHS مراجعه کنم. یعنی هر 8 هفته یکبار همدیگر را می بینند. در طول ظهور، یک آزمایش ادرار و اندازه گیری فشار خون وجود دارد که با یک پرسش کامل همراه است.علاوه بر این، ماما به ضربان قلب جنین گوش می دهد، رحم مرا لمس می کند و بعداً اندازه آن را اندازه می گیرد.

هیچ معاینه واژینال، سونوگرافی و وزن گیری وجود ندارد، وزن من در همان اولین ویزیت گزارش شده است و از آن زمان تاکنون با آن برخورد نکرده اند. با این حال من چند هفته پیش آزمایش خون خیلی کامل دادم، 6 لوله خون از من گرفتند. همه چیزهایی که من تا به حال شنیده ام در خون دیده می شود، از اچ آی وی گرفته تا اختلالات ژنتیکی که فقط افراد آفریقایی تبار را تحت تاثیر قرار می دهد، آنها همه را دیده اند. وقتی این هفته مجبور شدم به پزشک عمومی بروم، او 12 صفحه نتایج چاپ شده را با من مرور کرد و ما خط به خط آنها را مورد بحث قرار دادیم. خوشبختانه، همه چیز در نظم کامل با ارزش ها بود، و همه چیز ایده آل بود، به جز دو استثناء تماشایی. اما اینها آنقدر غیرمنتظره آمدند که به سختی می توانستم گوش هایم را باور کنم. معلوم شد که نه تنها مقدار آهن ذخیره شده در بدن من کمی کم است، بلکه از کمبود ویتامین D نیز رنج می برم.

آیا کمبود ویتامین دارم؟ برای من که با جدیت هر روز قرص های ویتامین بارداری مصرف می کنم و آنقدر مراقب خوردنی هایش هستم که وقتی ساعت چهار بعد از ظهر به یاد می آورد که آن روز به اندازه کافی پروتئین حیوانی و سبزیجات تازه نخورده است، می ترسد؟ به اعداد موجود در یافته خیره شدم که با یک خودکار قرمز دایره شده بودند، مانند یک کودک کوچک با دانش آموزی زبردست که با ناباوری به اولین ته دوتایی زندگی خود در چکرش نگاه می کند.من تا به حال کمبود ویتامین نداشته ام و فقط در مورد کم خونی شنیده ام. از طرف دکتر که با مشکوک به صورت سفید برفی من نگاه می کرد، نسخه آهن و ویتامین D و همچنین هشدار مهربانی دریافت کردم که کمبود ویتامین D می تواند عواقب جدی برای من و رشد جنین داشته باشد. او به من گفت که علاوه بر مصرف قرص ها، سعی کنم تا حد امکان در هوای آزاد وقت بگذارم تا اندکی که از زیر کت و کلاه زمستانی ام دیده می شود، در معرض نور خورشید قرار گیرد و اینکه برای مکمل آهن باید تا حد امکان گوشت و سبزیجات برگدار مصرف کنم.

من توت ها را از داروخانه کنار مطب دکتر خریدم و کاری را انجام دادم که هر مادرشوهر دیگری در سال 2010 انجام می داد، دویدم خانه تا گوگل کنم. زیر آسمان خاکستری تیره. زیرا البته در این زمان در هیچ کجای لندن خورشید وجود ندارد. همانطور که بیشتر و بیشتر در مورد ویتامین D و بیماری های ناشی از کمبود آن مطالعه می کردم، شگفتی ها یکی پس از دیگری اتفاق افتاد. دوست دارم فکر کنم که چیزهای زیادی در مورد ویتامین ها می دانم، اما باید اعتراف کنم که اهمیت ویتامین D به نوعی تا به حال برای من روشن نشده است.با این حال، این یک ویتامین حیاتی است که فقط یک ویتامین نیست، بلکه خانواده ای از ویتامین ها است که با یک نام جمعی پوشیده شده است، با اثر بیولوژیکی یکسان، اما ترکیبات شیمیایی متفاوت.

معروف ترین بیماری ناشی از کمبود، راشیتیسم است (که البته انگلیسی ها به آن راشیتیسم نمی گویند، بلکه به آن راشیتیسم می گویند)، نرم شدن استخوان ها، که به ویژه در بین فقرای اروپا در قرن بیستم رایج است. قرن. تا اوایل قرن، در موارد کمبود شدید ویتامین D رایج بود. اما در چند دهه اخیر، همچنین ثابت شده است که سطوح پایین ویتامین D در بدن خطر ابتلا به تقریباً همه بیماری‌ها از جمله سرطان، بیماری‌های قلبی و گردش خون، فشار خون بالا، سکته مغزی، پوکی استخوان و ناباروری را افزایش می‌دهد. دیگران. زنان باردار باید به ویژه مراقب باشند، زیرا سطوح پایین ویتامین D در دوران بارداری نه تنها تأثیر منفی مادام العمر بر رشد استخوان های جنین دارد، بلکه احتمال ابتلای کودک به دیابت (دیابت شماره 1) را نیز افزایش می دهد. احتمال عفونت واژن در دوران بارداری و وقوع سزارین را افزایش می دهد.با این وجود، به خصوص در ماه های زمستان، تقریبا نیمی از اروپایی ها ویتامین D کافی دریافت نمی کنند و این در شمال اروپا شدیدتر است. به هر حال مهم ترین منبع این ماده نور طبیعی خورشید است که به دلیل کوتاه شدن روزها و لباس های زمستانی که بدن ما را می پوشانند به پوست ما نمی رسد. غذاهای بسیار کمی حاوی ویتامین D کافی هستند، از جمله ماهی های به اصطلاح روغنی مانند شاه ماهی، سالمون و ماهی تن. در گذشته روغن جگر ماهی را در مکان هایی که مصرف ماهی و نور کافی خورشید وجود نداشت به کودکان می دادند. امروزه روغن جگر ماهی دیگر مد نیست و تا حدودی به این دلیل و تا حدودی به دلیل اینکه کودکان زمان کمتری را در هوای آزاد و بیشتر و بیشتر جلوی صفحه نمایش می گذرانند، راشیتیسم دوباره در مجمع الجزایر ظاهر شده است. خوب، بعد از خواندن همه اینها، من واقعا مست شدم.

تصویر
تصویر

اگرچه 10-15 دقیقه نور خورشید در روز روی صورت و بازوهایم برای رفع کامل کمبود ویتامین کافی است، اما در حال حاضر تقریباً برای من دست نیافتنی است.من هفته‌هاست که خورشید را ندیده‌ام، و احتمالاً چند ماه طول می‌کشد تا بتوانم با دستکش راه بروم. همانطور که روز گذشته فهمیدم، شیشه پنجره متأسفانه اشعه ماوراء بنفش را فیلتر می کند، که باعث تولید ویتامین D می شود. توت های تازه تجویز شده، ویتامین بارداری من، و یکی دو لحظه ای که هر چند روز یکبار می توانم از اشعه های خورشید بگیرم، وقتی بیرون می روم، وقتی ابرها با مهربانی بین آنها شکاف پیندوری می گذارند، همینطور می مانند. اما چگونه ممکن است این اتفاق برای من بیفتد در حالی که بیش از یک سال است که یک ویتامین عالی دوران بارداری را بدون وقفه مصرف می کنم؟ یکی که ظاهراً همه چیز مورد نیاز کودک و مادر را دارد. لیست روی جعبه حاوی ویتامین D و "100 درصد دوز توصیه شده روزانه" است. پس چه مشکلی دارد؟

داروها و ویتامین ها برای بسیاری از ما مورد اعتماد هستند و مانند بسیاری از مادران باردار دیگر که در خارج از کشور زندگی می کنند، من ویتامین دوران بارداری خود را از خارج از کشور می آورم، چیزی که به آن اعتماد دارم.بررسی این نکته جالب است که چگونه مادران باردار مجارستانی ساکن انگلستان، برس گراویدا، الویت و شیاف ضد تب کودک را از داروخانه ناگیکوروت برای بازدیدکنندگان خود می آورند، در حالی که مادران باردار خارجی ساکن مجارستان، شیاف های "خانه" خود را از طریق پست می فرستند. انگلستان یا از کشور دیگر آنها. من این را با اطمینان می دانم زیرا در هر دو طرف حمل و نقل بین مرزها بوده ام. من ویتامینم را از ایالات متحده می فرستم زیرا "چیز واقعی" را آنجا پیدا کردم. این محصول برای من حالت تهوع یا گرفتگی ایجاد نمی کند (اینها از گناهان اصلی ویتامین های دوران بارداری هستند)، اما باعث شکوفایی من می شود، مو و پوست من بسیار خوب می شود، حتی زمانی که هورمون های بارداری اثر مبارک خود را روی اپیدرم ندارند. چون اینطور نیست من باردارم واضح است که آوردن ویتامین ها از خارج از کشور در مورد هیچ چیز بحث زیادی است، اما بسیاری از مردم این کار را انجام می دهند. من روزی 3 قرص غول آسا رو خرد میکنم چون دوزش همینه و تا الان کاملا باور داشتم که کافیه. اما حالا می دانم که اینطور نیست.

راه حل این معما توسط مقاله ای توسط "دانشمندان ایرلندی" منتشر شده در بلفاست در پاییز گذشته ارائه شد. تیم تحقیقاتی متوجه شد که مادران باردار ساکن شمال اروپا که در فصل زمستان نور خورشید کمی دریافت می کنند، نمی توانند نیاز افزایش یافته خود به ویتامین D به دلیل بارداری را پوشش دهند، حتی اگر به طور منظم از هر مارک مولتی ویتامین توصیه شده برای زنان باردار استفاده کنند. با وجود مولتی ویتامین ها و مصرف نسبتاً زیاد ماهی در اینجا، محتوای ویتامین D خون آنها هنوز در دوران بارداری به اندازه کافی بالا نیست. و آن لحظه اوریکای من بود. من توانستم ویتامین بارداری خود را از اتهام بی کفایتی مبرا کنم.

از اول هفته با جدیت دارم توت های زشت را می چنگم، حالا روزی پنج عدد دارم: سه تا از ضد بارداری، یکی از آهن و یکی از ویتامین D. منتظر بیرون آمدن خورشید از پشت ابرها هستم، هرچند پیش بینی 5 روزه 5 روز بارندگی و ابری مداوم را می طلبد. علاوه بر این، من سعی می کنم بیشتر از غذاهای حاوی آهن زیاد استفاده کنم: گوشت گاو، مرغ، تخم مرغ، آجیل، اسفناج، لوبیا.تا الان کم خونی ندارم ولی در صورت سزارین به گفته دکتر وجود آهن ذخیره در بدنم خیلی مهمه. امیدوارم تمام تلاشم را برای اطمینان از سطوح مناسب ویتامین و مواد معدنی انجام داده باشم. زیرا اگر نه، مطمئن نیستم که با توت های رنگارنگ و بدبو خوشحال باشم. اگر این کافی نیست، فکر می کنم خودم را به تعطیلات به جایی آفتابی ببرم. به هر حال من در زندگی بهانه بهتری نخواهم داشت.

جای دیگر

توصیه شده: