خیلی جالب است، حدود دو هفته است که انواع برنامه هایی را که قبلاً می خواستم، اما هرگز پیدا نکردم، در شبکه کشف کردم. به نظر می رسد که هر چیزی زمان خود را دارد و ارزش دارد با چشمان باز و پذیرا راه برویم.
این آخر هفته، برای مثال، من موفق شدم در رویدادی شرکت کنم که قبلاً فقط رویای آن را می دیدم و اعتقاد نداشتم در مجارستان وجود داشته باشد. موضوع تغییر شغل و جستجوی شغل بود.البته ما مرتباً در مورد دومی می شنویم، در حالی که اولی موضوع بسیار نادری است. این نیز با این واقعیت نشان میدهد که اگر آن را در گوگل جستجو کنیم، تقریباً 222000 نتیجه برای جستجوی شغل به دست میآوریم، در حالی که تغییر شغل در مجموع 7610 ورودی میدهد. فرصت بحث در مورد موضوعی را داشت که به او مربوط میشد و سپس سخنرانیها در
گونهشناسی شخصیت، جستجوی شغل، تغییر شغل و تکنیکهای مصاحبه برگزار شد. از آنجایی که شکار شغل بخشی از حرفه من است، این بار بیشتر روی تغییر شغل تمرکز کردم.
طبق تجربه من، برای بسیاری از مادران اتفاق می افتد که در حوالی زمان تولد فرزندشان، احساس می کنند که باید این کار را انجام دهند. شغل یا حرفه خود را تغییر دهند، که آنها واقعاً به چیز دیگری فراخوانده شده اند. این می تواند یک موقعیت اجباری ناشی از عوامل خارجی باشد، اما می تواند انگیزه درونی نیز باشد. به عبارت دیگر، اگر کسی فکر میکند که در شغل فعلیاش نمیتواند به مهدکودک/مهدکودک برود و هیچ یک از اعضای خانواده نمیتوانند این مشکل را حل کنند، مادر احساس میکند که شغل یا حرفه خود را تغییر دهد یا اینکه سعی کنید یک شغل پاره وقت با کارفرمای فعلی پیدا کنید.
با این حال، اینها همیشه شرایط تغییر شغل ما را تعیین نمی کنند. زایمان/تولد موقعیت بسیار مناسبی برای تفکر در مورد آنچه می خواهیم انجام دهیم، آنچه می خواهیم انجام دهیم، شرایط بیرونی ما را ممکن می سازد، بسیار مناسب است. با مادر شدن این واقعیت به وجود می آید که زندگی فرد وارونه می شود، مرکز ثقل تغییر می کند، و اغلب چیزهایی که به نور جدیدی می رسند، وزن کم و بیش دارند. شخص ویژگی های جدیدی را در خود کشف می کند و می خواهد آنها را بر اساس آن اصلاح کند. این نیز کمک میکند که بتوانیم محل کارمان را کمی دورتر ببینیم، از نقش یک فرد خارجی. ایده ها! حتی اگر - من از قبل به شما می گویم! - همه اینها به معنای بیش از چند ساعت فعالیت است. برای این کار باید زمان بگذارید، ممکن است روزها یا حتی هفته ها طول بکشد تا یک تصویر دقیق در ما شکل بگیرد و البته با گذشت زمان و با توجه به اینکه تحت تأثیر برداشت های مختلف قرار می گیریم، دائماً تغییر می کند و تکامل می یابد.به همین دلیل مهم است که آن را یادداشت کنید، زیرا در غیر این صورت همه چیزهایی که قبلاً برای ما پیش آمده خیلی سریع فراموش می شوند.
برای یک تغییر حرفه ای واقع بینانه و عینی چه باید کرد؟
- خودتان را بشناسید! چیزهایی را که برای شما مشخص است، مهارت ها و توانایی هایی که دارید، بنویسید و مثال یا موقعیتی را در زمانی که آنها را تجربه کرده اید، بنویسید. متخصصان مختلف شایستگی نیز میتوانند در این مورد کمک کنند.
- بازخورد بخواهید! اگر هنوز با فردی از محل کار قبلی خود رابطه خوبی دارید، یا شرکتی وجود دارد که می توانید از آن بازخورد بخواهید، پس این افراد منابع خوبی برای شناخت خود هستند. خانواده نیز چنین منبعی هستند، اما به یاد داشته باشید، همیشه از کسی که نظرش را میدهید و میپذیرید، بازخورد بخواهید. تا زمانی که نظر کسی را قبول دارید، مرزها و محدودیتها را ترسیم کنید. سعی کنید این دو را با هم آشتی دهید.اگر کار نکرد، پس یک هدف ایجاد کنید: من در حال حاضر فرصت انجام این کار را دارم، زیرا هنوز فاقد آن شایستگی ها هستم، اما همیشه "شغل رویایی" خود را در ذهن دارم.
- ثبت نام در مشاغل مختلف درگاه های جستجو توجه داشته باشید که کدام موقعیتها در میان آنهایی که به شما علاقه دارند بیشتر مورد توجه قرار میگیرند، و سپس به وظایف و انتظارات مرتبط با آنها نگاه کنید. همچنین شایان ذکر است که چه شرایط کاری ارائه می شود: آیا کار پاره وقت، کار انعطاف پذیر یا برنامه کاری چند شیفتی وجود دارد؟
و اگر شرایط زندگی به ما اجازه انتخاب شغل ایده آل را ندهد، چه کنیم؟ خب این هم نقش خودش را در رشد و یادگیری ما دارد. فکر می کنم شما هم می توانید نگرش مثبتی نسبت به این موضوع داشته باشید: حالا ما کار داریم، من حقوق دارم، می توانم صورت حساب ها را پرداخت کنم، می توانیم به تعطیلات برویم و غیره. امروزه، این آخرین بررسی نیست!
از نقطه نظر حرفه، حرفه یا حرفه ما، مهمترین چیز این است که همیشه به روی جهان، مردم، رویدادها و نظرات باز بمانیم.بیایید خودمان را تربیت کنیم! این
می تواند خودآموزی باشد: خواندن، سخنرانی، یا یادگیری تجربی، اما می تواند آموزش سازماندهی شده نیز باشد: آموزش در داخل یا خارج از سیستم مدرسه. برای خود هدف گذاری کنید، راحت تر پیشرفت خواهید کرد. و البته نباید سخنان استاد تبلیغاتی لئو برنت را فراموش کنیم: اگر دستهایت را به سوی ستاره ها دراز کنی، ممکن است به هیچ کدام نرسی، اما مطمئنا با یک مشت گل برنمی گردی
و… پس بیایید به آسمان دراز کنیم!
نوشته شده توسط کارشناس منابع انسانی ما، فانی