انتخاب مدرسه 1.: بعد از کلاس های ارائه، قبل از تصمیم گیری

انتخاب مدرسه 1.: بعد از کلاس های ارائه، قبل از تصمیم گیری
انتخاب مدرسه 1.: بعد از کلاس های ارائه، قبل از تصمیم گیری
Anonim

انتخاب مدرسه کار آسانی نیست. کجا باید باشد؟ چه چیزی باید بدانید؟ چه چیزی می دهد و چه چیزی نمی دهد؟ و مهمتر از همه: آموزش برای چیست؟ ما شک و تردیدهای یک مادر مطمئن را در مسیرهای مرموز انتخاب مدرسه دنبال می کنیم. قسمت اول.

مدرسه ابتدایی ارل رایز 1953
مدرسه ابتدایی ارل رایز 1953

ما مدتی است که در تمرین هستیم. چیزهای بزرگی در پیش است، سیستم زمانی به زودی تغییر می کند و سال را از ژانویه تا دسامبر محاسبه نمی کنند، بلکه از سپتامبر تا ژوئن محاسبه می شود. بله، پسر باهوش، کنجکاو و شاد ما به مدرسه خواهد رفت.ما تمام موسسات آموزشی ممکن در منطقه را فهرست می کنیم. روزهایی را در تقویم مشخص کرده‌ایم که می‌توانیم ساعات کار را مشاهده کنیم. با هم به سراغ اولی می رویم (من با اشتیاق، شوهرم کمی مضطرب) و در سالن پر جمعیت موسسه معتبر می نشینیم. بچه ها خوش اخلاق هستند، به مناسبت مناسبت لباس می پوشند و معلم آرایش خوبی دارد و لبخندی مطمئن دارد. این واقعاً خوب خواهد بود - من با دلگرمی به همسرم نگاه می کنم و سؤالات و پاسخ های دقیق و تمرین شده می آید و تقریباً فکر می کنم وقتی می بینم فقط 15 دقیقه از درس گذشته است نمی توانم بیشتر در مورد افعال بدانم..

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو اما پس از آن ما به دنبال چه هستیم؟ بیان این موضوع در قالب کلمات بسیار دشوار است، زیرا بعد از پنجمین کلاس آزاد، اینها تنها چیزهایی هستند که می توانم به آنها فکر کنم (دلیل اول شخص مفرد این است که قبلاً به تنهایی به کلاس آزاد دوم رفتم…) که آموزش باید مدرن باشد، معلم خوب باشد (ترجیحا مبتدی نباشد، و در شرف بازنشستگی نباشد)، آنها باید انگلیسی را از ابتدا یاد بگیرند، فرزند من می تواند بین تخصص ها انتخاب کند، ساختمان باید تمیز و سالم باشد، مهد کودک تا در حداقل کلاس چهارم، یک اتاق غذاخوری راحت، توالت تمیز و غیره…

اما آیا می توانم قضاوت کنم که آموزش در یک مدرسه چگونه است؟ مسلم است که در کلاس آزاد ما واقعیت را نمی بینیم، اما حداقل واقعیت روزمره را نمی بینیم. با این حال، چیزی که من می بینم این است که معلم کلاس نظامی یا کلاس غیررسمی تر را به عنوان ارائه معرفی می کند، و پرسش و پاسخ می تواند نشان دهد که او چه چیزی را از دنیای بیرون برای ورود به دیوارها نشان می دهد. در یک کلاس ویژه که در یکی از مؤسسات دولتی (همچنین معروف) برگزار می شود، به عنوان مثال. دانش‌آموزان کوچک کلاس سوم، مهم‌ترین قدیسان کشورمان و حلقه فرهنگ مسیحی را فهرست کردند و به عنوان آکورد پایانی، همراه با عمه مارتا، با چشمانی درخشان، سرود سکلی را خواندند. من از معلم برای این کلاس تشکر می کنم، زیرا در یک کلاس ریاضی مطمئن نیستم که من نمی خواهم کودک را به اینجا بیاورم.

من هنوز نمی دانم پسرم باید کجا برود، اگرچه باید تا اواسط اسفند ثبت نام کنیم. این مسئولیت دارد روی من سنگینی می کند، اینکه من کسی هستم که با یک تصمیم بد همه چیز را خراب می کنم و اگر دستم را دراز کنم، داوید باز، باهوش و بشاش من به راحتی به یک دانش آموز درونگرا، ناامید و اختلال رفتار تبدیل می شود.چه انکار، من با حسادت به آن مادران مراقب و آینده نگر گوش می دهم که از مهرماه، هفته ای یک بار فرزندان خود را به مدرسه مقدماتی مدرسه می فرستند. آنها تقریباً همه کارها را انجام می دهند، و من اینجا لنگ هستم.

من همچنان احتمالات را در خودم می چرخانم. من چند کتاب تخصصی در مورد آموزش جایگزین و سنتی خواهم خواند و با آخرین انگیزه به مدرسه جایگزین می روم که در آن برنامه درسی فردی وجود دارد، به جای میزهای مدرسه صندلی های مطالعه و بالش های راحت وجود دارد که حتی می توانید بعد از آن بخوابید. ناهار (هنوز باید بخوابم)، جایی که من کلاس ندارم، بلکه جلسات است، و آنها نیز با یک گفتگو شروع می شوند. پسندیدن! احساس خوبی دارم، بچه ها به طرز شگفت آوری کنجکاو و باهوش هستند. اما بعد از دبستان چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد؟ من پاسخ قانع کننده ای برای سوال پیدا نکردم.

و من تا دو ماه دیگر بلاتکلیف می مانم، زمانی که باید در مورد بهترین مدرسه تصمیم بگیرم….

Éva

توصیه شده: