واقعیت به رنگ تغییر کرد

واقعیت به رنگ تغییر کرد
واقعیت به رنگ تغییر کرد
Anonim

سازماندهی یک نمایشگاه در فضای باز در هوای کولاک ایده خوبی نیست، بنابراین با وجود عاشقانه های وحشیانه حیاط های داخلی خیابان واچی، آنتون مولنار و آخرین نمایشگاه بوداپست او در گالری Gefrodinspex مجبور به ورود به فضای داخلی شدند.. این واقعاً مشکلی نیست، زیرا تصاویر موجود در گالری نیز سرشار از عاشقانه های وحشی است و این واقعیت که برخی از عکس ها به دلیل باران مداوم روی زمین افتاده اند، به کل نمایشگاه یک کارگاه ویژه می دهد.

به هر حال، مولنار آدم مستقیمی است که در حد افراط است، او با خوشحالی ما را نشان می دهد، مثلاً در میان عکس های رنگارنگ و شاد خود، امضا می دهد و یادگاری می دهد، اگر من چند میلیون و به اندازه کافی زندگی می کردم. اتاق، از او عکس می گرفتم. نقاش مجارستانی الاصل که از سال 1988 در پاریس زندگی می کند، بسیار موفق است، سبک او با نقاشان هلند آلمان و هنر پاپ دهه هشتاد مقایسه می شود، او تصاویری از سیندی کرافورد و پترا نمکووا را نقاشی کرد که جان سالم به در بردند. سونامی در تایلند و ژاک شیراک از مشتریان اوست.

از اینجاست که تور با راهنما با هنرمند شروع می شود
از اینجاست که تور با راهنما با هنرمند شروع می شود

"من در پاریس کار می کنم، اما اغلب به خاطر خانواده و پدر و مادرم به خانه می روم." "معمولا از دو سال قبل می دانم که نمایشگاه هایم کجا خواهد بود، با موضوعات آماده می شوم. همیشه می دانم که چه چیزی را می توانم ارائه دهم، چه عکس هایی را با چه ترتیبی ارائه دهم و به نورها و رنگ های اتاق نیز توجه می کنم. البته اگر در ژاپن نمایشگاه داشته باشم، آنجا تم ژاپنی نمی‌آورم، اما قبلاً یک آهنگ ژاپنی را در بوداپست به نمایش گذاشته‌ام و واقعاً آن را دوست داشتم. وقتی به اینجا آمدیم، نمایشگاه کم و بیش آماده بود. سر، البته همیشه تغییرات جزئی وجود دارد."

ممکن است به نظر برخی عجیب باشد که نمایشگاه فقط در زمان حضور او باز است، اما به گفته او، مانند استونز بدون جگر است. «گالری فضایی شبیه به استودیویی دارد که در آن یک نقاش کار می کند: به هیچ وجه سفت و سخت نیست.اینجا بودن بخشی از کار من است. من هم مردم را دوست دارم، دوست دارم با آنها صحبت کنم و نه فقط در مورد نقاشی. من همچنین از ملاقات با مخاطب چیزهای زیادی یاد می‌گیرم."

من فقط منتظر نمی مانم که همه تشویق کنند، ترجیح می دهم وقتی متوجه چیزی می شوید و آن را با من به اشتراک می گذارید، سپس می توانید در مورد آن فکر کنید، و افزود که البته دلایل مالی وجود دارد. حضور او، زیرا مجموعه دارانش نیز او را در نمایشگاه هایش جستجو می کنند. "خوشبختانه نمایشگاه من موفقیت آمیز است، برخی از عکس های من فروخته شده است، بنابراین می توانم ادامه دهم. این نمایشگاه همچنین شامل بیشتر تصاویر جدید است، اما گاهی اوقات ما از مجموعه ها یا بنیادها درخواست می کنیم."

اگرچه مشهورترین عکس های او کفش ها را به تصویر می کشد، اما او خود را متعصب کفش نمی داند. کفش هایی که در تصویر من نشان داده شده است در واقعیت است، من خوشحالم که آنها را نشان می دهم. من کفش را دوست دارم زیرا بخشی از شخصیت یک فرد است، اما همچنین مهم است که در آنها احساس خوبی داشته باشم، به خصوص که ده ساعت کار می کنم. روزکفش های خوش دوخت ماندگاری زیادی دارند، زیرا کفش ها ادامه یک فرد هستند. وقتی در آکادمی برهنه می‌کشیدند، اغلب می‌گفتند که آدم باید پایش کشیده شود، زیرا اگر خوب روی پاهایش بایستد، اگر خوش اندام باشد، ادامه دادن از آنجا آسان است.»

آنتون مولنار عاشق سفر است، او قبلاً در دهه شصت از آفریقا دیدن کرده بود. پدرم ریاضیدان بود، رئیس گروه هندسه بود، او را سازمان ملل به قاره فرستاد، همان موقع بود که عاشق سفر شدم، به خاطر نمایشگاه ها زیاد سفر می کنم، توجه می کنم، اما همه چیز زمان می برد. از جمله زمانی که می توانید متوجه شوید که چه دیدید. من با چشمان باز راه می روم و واقعاً حرکت را دوست دارم، هرگز یک کار را انجام نمی دهم یا به یک شکل زندگی نمی کنم."

تصویر
تصویر

نقاشی‌های او پرتره‌ها، مناظر شهری، طبیعت‌های بی‌جان، گاهی اوقات با مونتاژ در هم آمیخته شده‌اند، که مولنار بسته به پیچیدگی ایده متفاوت است. «اگر چشم‌اندازی مانند تصویر خودم از کوبا می‌خواهم، بهتر است تا حد امکان ساده باشد، زیرا این بخشی از تنهایی و موقعیت اجتماعی دشوار آنهاست.در عین حال، عشق به زندگی و عشق به موسیقی را در خود دارد، به دلیل پوسته شدن دیوارها مانند یک نقاشی انتزاعی است، اما برخی فیگورها در فضا قرار می گیرند."

"همچنین برای من مهم است که هر عکس مرا به مسیر متفاوتی ببرد. زمانی که من شروع به فروش عکس هایم در فرانسه کردم، مردم همیشه می گفتند که زندگی بی جان من نمرده است. (در فرانسوی، زندگی بی جان طبیعت است. morte، یعنی طبیعت مرده یعنی - ویرایش.) این به این دلیل است که ترکیب هرگز ثابت و خشک نیست، بلکه بیشتر شبیه به یک درهم و برهم است، انگار که تازه از روی میز بلند شده ایم. گویی همه چیز آنجا بعد از صبحانه فراموش شده است، اگرچه برای من ترکیبی که در آن قرار می دهم مهم است."

مولنار همچنین برای عکس هایش قاب می کشد، به گفته خودش این مهم است زیرا او عنوان عکس ها را آنجا می نویسد، علاوه بر این، قاب فضای خودش برای عکس است، او دوست ندارد که شخص دیگری از آن عکس بگیرد. آنها را قاب می کند، خدای نکرده با یک قاب که مطابقت ندارد. او نقاشی های خود را از حفظ و همچنین پس از طراحی، طرح ها و آبرنگ های کوچکتر نقاشی می کند، اما همیشه چیزی را که می بیند کمی تغییر می دهد.درست مانند یک عکاس، من نیز واقعیت را می‌نویسم و تغییر می‌دهم. برای من بسیار مهم است که تجربیاتم را با بینندگانم به اشتراک بگذارم. من همیشه به عنوان یک دفتر خاطرات سفر عکس می‌گیرم."

توصیه شده: